ساها - شیدا |
* ساها شوکران *
گشته ام بانام ساها پدیدار.... امدم چون ذره ناچیز به دیدار
ای مسافر که بی نام در این ره میروی
تمام شدن کور راهی است برای انان که مسلکشان رخوت است و مسکنشان وادی الممات گریزپای است که با ان تو را در بر گیرم . . مرا در هم کلام بودن چیزی جز همتی بلند نبود جز دلی شیدا در دست هیچ نیست بر تن تب دار نیاز مرحم زدست بیگانه به هیچ گاه نخواستم بارها گفتم که مرا جام شوکران به دست خوش تر بود ...آری رهگذر
ترجمه متن درون عکس :*( نروژی-فارسی ): یک گل رز میتواند هزاران حرف بگوید (ترجمه: ف.شیدا)
|