چرا انسانهای نیک رنج میبرند؟

 

 

چرا انسانهای نیک رنج میبرند؟

 

اگر عملی نا پسند و مضر انجام دهیم عکس العملی مضر

 

 و نا خوشایند دریافت میکنیم و اگر کار نیکویی انجام دهیم

 

 ثمره آن را بصورت نیکی دریافت خواهیم کرد، این قانون

 

 عمل و عکس العمل

 

 قانون کارما (karma) نام دارد .

 

اولین اصل قانون کارما :

 

اگر به افکار پاک بیاندیشید ، فردی پاک

 

خواهید شد.

 

اگر به بیماری جسمتان بیاندیشید بیمار

 

 خواهید شد .

 

دومین اصل قانون کارما:

 

هر چه بکارید برداشت میکنید ، پس همیشه

 

 به افکار خوب بیاندیشید.

 

 

دادای محبوب:

 

( هر انسان باید چوبه دار خود را بر دوش کشد )

 

ولی ....

 

انسانهای نیک گرفتار رنجی میشود ودر وواقع

 

 اعماق وجودش ظلمتی هست که توسط رنج نازل شده

 

 تطهیر میشود

 

مانند طلا که وقتی در کوره ذوب میشو د ناخالصی آن گرفته شده

 

 

تحطیر و تصفیه میشود

 

در پس هر رنجی درسی نهفته است که یادگیری

 

 آن رنج از بین میرود،

 

 پس هر وقت دچار رنج گشتیم باید دعا کنیم

 

: ( خدا یا درس من از این رنج چیست ؟

 

) و منتظر پاسخ بمانید .......

 

 

خــدایـا درس مـا چیســت ...!

 

کسی گفت من چیز های زیادی بخشیدم اما تنها یک نگاه توهین آمیز

 

 دریافت کردم ....

 

بیایید به فرد ندهیم بلکه آن شخص را تصویری

 

 از خدا ببینیم و آنچه میدهیم به خدا بدهیم ....

 

 

برای مقابله با مشکل :

 

اجتناب از آن بیهودست

 

تسلیم شدن هم نادانی است

 

بلکه باید مشکل را دوستی ببینیم که

 

 پیام و درسی برای ما دارد.

 

 

نجار پیری بود که میخواست باز نشسته شود ،

 

 او به کارفرمایش گفت که می خواهد ساخت

 

خانه را رها کند و از زندگی بی دغدغه در

 

 کنار همسر و خانواده اش  لذت ببرد .

 

کارفرما از این که دید کارگر خوبش میخواهد

 

 کار را ترک کند ، ناراحت شد . اما

 

از نجار خواست که به عنوان آخرین کار ،

 

تنها یک خانه دیگر بسازد .

 

نجار پیر قبول کرد .

 

اما کاملا مشخص بود که دلش به این کار

 

 راضی  نیست .

 

او برای ساخت خانه از مصالح بسیار نا مرغوب

 

 استفاده کرد و با بی حوصلگی

 

 به ساختن خانه ادامه داد .

 

وقتی کار به پایان رسید ،

 

کارفرما برای وارسی خانه آمد .

 

او کلید خانه را به نجار داد و گفت :

 

"" این خانه متعلق به توست .

 

 این هدیه ای است از طرف من برای تو . ""

 

 

نجار یکه خورد .

 

مایه تاسف بود !

 

اگر میدانست که خانه ای برای خودش میسازد ،

 

حتما کارش را به گونه ای دیگر انجام میداد ....

 

 

بیایید برای خدا کار کنیم

 

بیایید از دستان خدا روزی بگیریم

 

بیایید با بازوان بلند خدا بجنگیم

.

.

.

چنتامون به این جمله

 

هرکه دندان دهد نان دهد

 

جداً اعتقاد داریم ؟

 

تا خدا هست چشم و نباید به دستان خلق دوخت ....

 

یا حق ......

 

 

 نوشته شده  توسط سیـــــد هاتف
 
وبلاگ ‌خداوند کجا نیست !!